پرواز
سه شنبه 86/7/3 ساعت 3:16 عصر
چه زیبا و به یادماندنی بود ان روزی که قدمهایم را بر روی خاکت گذاشتم لحظه ای که وارد سرزمینت شدم در فضای تو معنویت وعشق وصفا وصمیمیت را احساس کردم به یاد اون رزمنده ای افتادم که اینقدر در نیمه شب ها یت ناله ومناجات وسوز حال داشت که تونست بالاخره امضای رفتنشو بگیره طلاییه واقعا چه طلایی! اینجا دیگه رنگی از دنیا نیست هرچه هست صبغه الله وچه قشنگه رنگ خدا همیشه در کنار تو می موندم چه غم انگیز وسخت است هجرت از تو .وقت رفتن با خودم عهد کردم که هیچ وقت تو رو فراموش نکنم
نوشته شده توسط: عشق